بسم الله الرحمن الرحیم
مادر تعریف می کرد:
آن سال ما تلوزیون نداشتیم، با خانواده و دوستان چندتا خانه رفتیم. تا چند لحظه برنامه ورود امام خمینی(ره) را می دیدیم، تلوزیون خراب می شد و می رفتیم خانه ی یکی دیگر از آشنایان. یکی از این خانه ها، منزل شهید شکاری بود...
مادربزرگ تعریف می کرد:
12 بهمن، وقتی رادیو خبر ورود امام خمینی(ره) را اعلام کرد، پدر بزرگ از خوشحالی شیشه گلاب را برداشت و به کوچه دوید و در و دیوار خانه ها را گلاب باران می کرد...
یا مرتضی مددی