شب هشتم

فدایی سید علی

شب هشتم

فدایی سید علی

شب هشتم

"شب هشتم" رو در آدرس زیر دنبال کنید:

https://sapp.ir/shabehashtom

صبـح شـد و بانـگ الرحیـل برخاست و قافلـه عشـق عـازم سفر تاریـخ شد... خدایا، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در "شـب هشتــم" سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را می گویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است. هَیهاتَ ما ذلکَ الظَّنُّ بِک - ما را از فضل تو گمان دیگری است. پس چه جای تردید؟
راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرّحیل هر صبح در همه جا برمی خیزد، و اگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد و چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند؟
الرّحیل! الرّحیل!
اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را!
اکنون بنگر حیرت عقل را و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند... راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است، جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی، و این اوست که ما را کش کشانه به خویش می خواند.
شهید سید مرتضی آوینی-فتح خون-مناظره عقل و عشق


گفت: اگر برای خداست پس بگذار گمنام باشم....

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لا یمکن الفرار از عشق» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

بزرگواری

بسم الله الرحمن الرحیم


لا یمکن الفرار از عشق


در ابتدا باید بگویم که بر خلاف میثاق نامه در این مورد برخی حدیث نفس های حقیر را تحمل نمایید.


همانطور که در ورودیه و میثاق نامه بیان شد، "شب هشتم" ابتدا در سرویس نیمه هادی بلاگفا فعالیت خود را شروع کرده و ادامه داد، تا اینکه این سرویس از حالت نیمه هادی خارج شده و به تدریج به نیمه ضاله رسید و از آن گذشت!! دیگر ماندن جایز نبود!


مدتی چشم امید به سمت پلاکفا بود که آن هم ناک اوت شد!! تا این که به تدریج بیان با سرویس بلاگ از راه رسید. تا دل از شش و هشت تصمیم گرفتن عبور کند، متوجه شد که عجب! " نام کاربری درخواستی تکراری است!" و با عنوان "لا یمکن الفرار از عشق" ثبت شده است.

نزدیک به یک سالی را هر از چند گاهی به لایمکن الفرار... سر می زدم و منتظر پستی بودم که نظر دهی در آن فعال باشد و در آن درخواستی را مطرح نمایم. ولی دریغ از یک پست.


کم کم به مرز نا امیدی نزدیک می شدم که به مناسبتی مبارک یکی از پست ها قابلیت نظر دادن داشت...

دل را به دریا زدم و گفتم تا این موقعیت از دست نرفته اقدامی کنم که "الفرصه تمر مر السحاب!"


واقعیتش این بود که با اعتماد به نفس زیاده از حد و با غرور می خواستم بنویسم که بله! شما کلا چند وقتی است که "شب هشتم" داری ولی بنده از آبان 90 در "شب هشتم" می نویسم و بیا و این جا را به صاحب اصلی اش بسپار(!) و ... و نوشتم!


خلاصه ای از ما وقع فوق را نوشته و از آن جایی که خود غوطه ور در غرور بودم، طرف مقابل نیز برایم این گونه می نمود و تقریباً هیچ گونه امیدی برای پذیرفته شدن درخواستم نداشتم. خصوصا این که یک سالی از فعالیت "لا یمکن الفرار از عشق" می گذشت و یقین خواننده هایی ثابت برای خود دست و پا کرده بود...


البته شاید کمی اغراق آمیز تعریف کردم ولی در خوش بینانه ترین حالت در دل این گونه می گفتم که: "سنگ مفت، گنجشک هم مفت!!"


چند روزی گذشت و به تدریج به مرز نا امیدی کامل نزدیک می شدم، تا این که پیامی از طرف نویسنده بزرگوار "لا یمکن الفرار از عشق" به دستم رسید. از خدا که پنهان نیست، از شما نیز چه پنهان که با دیدن نام ایشان در ابتدای پیام خوف بیش تر از رجا به دلم راه یافت!


اما رفته رفته که به آخر پیام رسیدم، بیش تر متوجه بزرگواری ایشان شدم. "...آدرس وبلاگم رو با تغییر یکی از حروف عوض کردم، امیدوارم الان بتونید وبلاگ تون رو با آدرس مورد نظر ثبت بفرمایید..." 


اصلا احتمال نمی دادم که به این سادگی از این حق خودشون بگذرند و بنده رو شرمنده خود نمایند. 

ولی حقیقت آن است که " کار پاکان را قیاس از خود مگیر..."


به بلاگ سرزدم و متوجه شدم که نام کاربری shabehashtom  "... ثبت نشده است".

به مراتب بیش تر از خوشحالی، حسی که به سراغم آمد شرمندگی از این بزرگواری بود و زبان قاصر بنده برای تشکر. خصوص این که از ایشان هیچ گونه نشانی برای تشکر نداشتم.


حقیقت امر این که با این حرکت بزرگ منشانه ایشان در همان ابتدا "باید گذشتن از دنیا به آسانی...." به ذهنم خطور کرده و الحق ایشان این جمله چه خوب در مقام عمل برآمدند.


برای شروع کار تصمیم بر این بود که قبل از آغاز روال عادی "شب هشتم" دو پست "ورودیه" و "میثاق نامه" نوشته شود، که "بزرگواری" نیز بهانه ای شد برای تشکر از این بزرگوار.


از ایشان نشانه ای نداشتم تا این که امروز در حین جست و جو برای یافتن تصویر مناسب این پست، به صورت اتفاقی وبلاگشان را یافتم.

ایشان را در لینک زیر دنبال نمایید:


لا یمکن الفرار از عشق


به امید خدا پس از این، "شب هشتم" به روال عادی کار خود خواهد پرداخت. تا یار که را خواهد و میلش به که (چه) باشد...




یا مرتضی مددی



بعد نوشت:

+از حق اگر نخواهیم بگذریم، بزرگواری ایشان اگر نبود، یقینا تصمیم و تعهدی مجدد برای ادامه به کار "شب هشتم" به این سادگی ها به وجود نمی آمد.

  • عبدالله قاسمی