شب هشتم

فدایی سید علی

شب هشتم

فدایی سید علی

شب هشتم

"شب هشتم" رو در آدرس زیر دنبال کنید:

https://sapp.ir/shabehashtom

صبـح شـد و بانـگ الرحیـل برخاست و قافلـه عشـق عـازم سفر تاریـخ شد... خدایا، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در "شـب هشتــم" سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را می گویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است. هَیهاتَ ما ذلکَ الظَّنُّ بِک - ما را از فضل تو گمان دیگری است. پس چه جای تردید؟
راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرّحیل هر صبح در همه جا برمی خیزد، و اگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد و چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند؟
الرّحیل! الرّحیل!
اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را!
اکنون بنگر حیرت عقل را و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند... راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است، جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی، و این اوست که ما را کش کشانه به خویش می خواند.
شهید سید مرتضی آوینی-فتح خون-مناظره عقل و عشق


گفت: اگر برای خداست پس بگذار گمنام باشم....

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حتی اگر کارگر باشی؛ باز هم #معدنچی ها را درک نخواهی کرد.

 

شاید خیلی ها ادعا کنند که #نان_بازو ی خود را می خورند؛ کشاورز، کارگر، بنا، نجار، آهنگر و...

در این بین اما حساب #معدنچی ها جداست.

 

کمتر گروهی است که حال نذار #معدنچی ها را داشته باشد، کار سخت و سنگین و درآمد کم و بعضا چندین ماه تاخیر در پرداخت همین نان ناچیز بازو!

 

بعید هم به نظر می رسد که کسی بتواند برای #معدنچی ها کاری کند و گره ای باز کند.

چون هیچ مسئول و هیچ گروهی نمی تواند #معدنچی ها را درک کند.

 

#معدنچی برای چند لقمه نان، حاضر می شود شرافتمندانه در اعماق خطرناک زمین، در کنار مرگی ناگهانی و دردناک، سخت ترین کارهای یدی را انجام دهد.

 

هر کس معنای حال #معدنچی ها را هنگام صبحدم در حال ورود به معدن و برق امید نگاهشان در غروب، هنگام خروج از معدن و  سلام دوباره به زندگی را فهمید، می تواند ادعای #هم_دردی با #معدنچی ها را داشته باشد. و ادعای #هم_دردی با خانواده ها و دوستانشان را.

 

ما فقط می توانیم ابراز غم و ناراحتی داشته باشیم از این که تنی چند از هموطنان مان این چنین درد ناک به آغوش مرگ رفتند.

#هم_دردی کردن از پس ما بر نمی آید!

 

امام صادق (علیه السلام) :

کسی که خود را برای روزی خانواده اش به زحمت می اندازد و کار می کند، مانند رزمنده ایست که در راه خدا جهاد می کند.

 

کانال شب هشتم:

 https://t.me/shabehashtom

یا مرتضی مددی

 


 بعد نوشت:

+ حق کارگر داده نمی شود، بعضا بیمه هم نیستند، هیچ سازمان و اداره و امکانات رفاهی و ویلای جنگل و دریا و ستاد اسکانی هم ندارند، پول تشکل های کارگری هم که بعضا خرج عطینا می شود! و این چنین می شود که " #زندگی_کارگر، روی هواست امروز" و دل ها بسوزد برای یتیم هایی که حق بیمه و غرامتی هم نخواهند داشت...

 

++ حادثه ریزش معدن آزاد شهر، واقعا دردناک است و حقیقتا نمی توانیم عمق این غم و دردی را که خانواده ها می کشند، حس کنیم.

  • عبدالله قاسمی
  • ۱
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کانون نویسندگان آران و بیدگل؟! یا بیدار شهر؟! یا ...؟!

 

هر از گاهی از دوستان می شنیدم کانالی وجود دارد با نام «کانون نویسندگان آران و بیدگل».

در دورانی که وبلاگ های شهر رکود شدیدی را تجربه می کنند، حتما امکان خواندن متن ها و نوشته های همشهریان پس از مدت ها می توانست خبر خوبی باشد.

 

ولی مشکل این جا بود که نه آدرسی از کانال در دسترس بود و نه آدرسی از مدیر و یا مدیران احتمالی آن. و لذا شائبه خصوصی بودن احتمالی آن مطرح بود.

یعنی مثلا جمعی از دوستان تصمیم به تشکیل چنین کانالی گرفته اند.

 

بالاخره چند ماه بعد، از طریق یکی از دوستان با مدیر محترم این کانال آشنا شده و ایشان لینک کانال را برای بنده ارسال کرده و در آن عضو شدم.

 

علیرغم اختلافات فکری اعضا و نویسندگان با یکدیگر، برآیند کانال مثبت بود.

مشاهده تحلیل ها، خاطرات، نظرات، داستان ها و حتی عکس های نویسندگان آران و بیدگلی (حتی آن هایی که دور از این شهر بودند) حس خوبی را در انسان جاری می کرد.

بنده هم به عنوان عضو این کانال چند متنی را، یا از خود و یا از دوستان، برای مدیریت ارسال کرده و در کانال منتشر شد.

 

ولی کسانی که سابقا با روند وبلاگ های شهر آشنایی داشتند، براحتی دریافته بودند که روند این کانال؛ همان روند وبلاگ «بیدارشهر» است که سابقا توسط مدیر کانال نویسندگان اداره می شد.

یعنی مثلا پس از طرح موضوعی در کانال یا جامعه، به ناگاه چندین عکس و یا خبر بلند و یا چند جمله ای و یا نظرات کوتاه از سوی مدیریت ارسال می شد که علی الظاهر در ارسال آن ها معیار خاصی رعایت نمی شد. البته به جز سلیقه مدیریت کانال.

یعنی به همان سبک «بیدارشهر» که گاه در یک روز چندین پست چند کلمه ای در آن ارسال می شد.

 

طبیعتا این کار و این روش با نام کانال و توقعی که از آن می رفت، هم خوانی نداشت.

 

البته مدیر محترم اقدامی مثبت در این زمینه انجام دادند، که البته 2 پی آمد منفی نیز بدنبال داشت.

 

اقدام مثبت بیان صریح این نکته بود که این کانال، به سیاق همان «بیدارشهر» بوده و به همان روش فعالیت می کند و لذا نام کانال از «کانون نویسندگان آران و بیدگل» به «بیدارشهر» تغییر نام خواهد داد. و داد!

 

اما پی آمد منفی اول این که؛

شاید بهتر بود از ابتدا مسیر کانال تبیین می شد که اگر کسانی عضو این کانال می شوند، بدانند قرار است چه چیز هایی بخوانند و قرار است در این کانال دقیقا چه اتفاقی بیفتد.

تغییر نام و رویه کانال در ادامه، این شائبه را مطرح می کند که با اسمی دیگر عضوهایی جذب شده اند و اکنون که این کانال تریبونی برای بیان نظرات شده، حالا با نام جدید حرف ها و مطالب مرتبط با سلایق مطلوب خود در آن مطرح می شود.

البته مدیریت محترم یقینا بری از این عنوان نارواست. ولی بهتر بود که پس از تصمیم برای تغییر نام، کانال جدید تشکیل می شد و از اعضا برای عضویت در آن کانال دعوت می شد. و کانال فعلی یا با تغییر مدیرت اداره شده و یا حذف می شد.

 

و پی آمد منفی دوم این که؛

با تغییر نام این کانال، آن پایگاه و آن مرکزی که می توانست کمکی به بازنشر نوشته های نویسندگان این شهر باشد، دیگر وجود ندارد و خلأ آن همچون چند سال گذشته مجددا حس می شود. ( که البته بعد از تغییر نام کانال نیز، حجم کم ارسال ها مؤید این نکته می باشد)

 

بیش از این مطلب را کش نمی دهم. همه این سیاهه با این تضمین نوشته شد که مدیر محترم مورد خطاب، از خلق نیکوی نقد پذیری برخوردارند.

 

اما در ادامه پیشنهادی وجود دارد،

با توجه به لزوم وجود چنین رسانه ای، یقینا بهترین پیشنهاد، تشکیل مجدد کانالی تحت همین عنوان است.

لیکن با معیارهای انتشاری که از ابتدا روشن شده باشد.

 

البته لازم است که فرد یا افرادی این کار را انجام دهند.

 

علی الحساب کانالی به آدرس زیر با همان نام قبلی تشکیل شده است و با توجه به نظرات نویسندگان آران و بیدگلی چارچوب ها و هنجار های آن شکل خواهد گرفت.

 

عضویت در آن آزاد ولی ارسال مطلب تابع رعایت حداقل های مورد نیاز برای یک نوشته خواهد بود.

دوستان اگر علاقه داشتند، ادامه کار در این کانال باشد، و اگر بزرگواری زحمت کشیده و کانالی دیگر تشکیل دهد، به سهم خویش استقبال می کنم.


کانال جدید «کانون نویسندگان آران و بیدگل»:

https://t.me/ABWriters

 

کانال شب هشتم:

 https://t.me/shabehashtom

یا مرتضی مددی



 بعد نوشت:

+ این مطلب در چند قسمت جداگانه در کانال شب هشتم ارسال خواهد شد.


  • عبدالله قاسمی